سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چه خواهد کرد با ما عشق؟

صفحه خانگی پارسی یار درباره

لفطن نشه فراموش...عیدی بنده!!!

نوروز هم تمام شد.

عید امسال زیاد به من حال نداد. از چند جهت.

اول، این که نیمه ی دوم اش را جایی بودیم که نه آب داشت، نه برق، نه تلفن و نه گاز؛ و در سرمای منفی 10 درجه مانند سگ لرزیدیم.

(البته من تا به حال لرزیدن سگ ها را ندیده ام.)

دوم، آن جایی که بودیم به قدری برف آمد که روزی دو بار کأنه خر برف پارو می کردیم و دست مان به شدت تاول زد.

(البته من تا به حال برف پارو کردن الاغ ها را نیز ندیده ام.)

سوم؛ و بدتر از همه این که فوامیل محترم (جمع مکسر فامیل!!!!) مرا آدم بزرگ به حساب آوردند و عیدی ام را بالا کشیدند و یک آب هو رویش. با شعور تر ها نیز عیدی ام را حواله دادند به پس از ازدواج. به گمانم اگر یک روزی دست زنم را بگیرم و به خانه ی فامیل های با شعور تر مان ببرمش، عیدی مرا دو نیم خواهند کرد و نیم بیشترش را به همسرم خواهند داد. و الله اعلم.

چهارم، (...). نمی توانم بگویم اش.

پنجم،....

     دیگر حوصله ندارم و تا عصر باید 2تا مقاله ی آبدار و چرت و پرت را خلاصه کنم.